از خلال درفتها (1)

موبایلم را زده اند و از بی ارتباطی بالاخره گشتم موبایل داغون قدیمی را پیدا کردم و بعد از ماههای طولانی روشنش کردم.

عادت داشتم توی درفتش شعرهای نگفته ی بسیاری بنویسم.


یکی از بیتهایی که امشب درونش کشف کردم این بود:

لبت به خنده مرا میکشد به باغ خیال

زبان خام گست میکشد به ویرانی


که احتمالا ایشون (با حضرت محبوب که نیستم قطعا؛ بیت محترم رو میفرمایم) از نطفه های نخستین اون "برنزه ی منی و من سفید طوفانی ... الخ" بوده اند و خودم هیچ یادم نبوده است.

دوستشان داشتیم که مثل حضرت محبوب یادگار شیرینی از ایام نه چندان دور پیش ازین هستند.

نظرات 3 + ارسال نظر
نجوا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:17 ق.ظ http://najvaye-man.blogfa.com/

توى گوشى موبایل و درفت هاى جیمیل، جداى از کاغذهاى توى کیف، تکه یادداشت ها هست.
گاهى تو پلاس میذارم به اسم #درفت_تکانى_ها :)

خییییلی خوبه این کار :]

- یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:57 ب.ظ

چقدر این بیت خوبه!!!

مهدی ذوالقدر جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ب.ظ http://Sheromer.blogfa. com

سلام. میتونم متن کامل شعر تون رو داشته باشم؟

سلام. بله، خیلی هم باعث افتخار منه :)
http://zooze.blogsky.com/1392/01/30/post-18/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد