-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 00:17
قند لبش تشنه ی آبم کند برق دو چشمانش عذابم کند وای از آن روز که کامم رسد دشمن جان دوست خطابم کند
-
لحظه های حرمانی
جمعه 30 فروردینماه سال 1392 15:24
برنزه ی منی و من سفید طوفانی پناه بر تن از این انتزاع شهوانی نشسته قامت قندت به غایت کمرت سلام و سجده بر آن انحنای روحانی دو چشم ابلق تو خانقاه ابلیس است سیاه عارض تو ابرق مسلمانی تو متن باز دریدا تو دال بی مدلول تو شاهبیت همه شطحیات خاقانی هزار نکته ی غیبی است زیر و روی تنت تبارک الله از آن غیبهای انسانی کنار چشم...
-
تو شاهبیت همه شطحیات خاقانی - در دست تعمیر
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 02:31
برنزه ی منی و من سفید طوفانی پناه بر تن از این انتزاع شهوانی دو چشم ابلق تو خانقاه ابلیس است سیاه عارض تو ابرق مسلمانی نشسته قامت قندت به غایت کمرت سلام و سجده بر آن انحنای روحانی در کرم بگشا تا که هفت گردد یک به روی خوان لبت نعمت و فراوانی
-
*
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 02:19
از اشک لشکری به سر دار میکشد مردی که پشت حادثه سیگار میکشد ما را به دست حادثه، دل را به دست ما داده، زده، و هر دقه سیگار میکشد . ورزنه - اسفند 91
-
.
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 02:05
پس میدهد و دست ز اصرار میکشد دل را و بی مقدمه سیگار میکشد در لحظه خشم شعله ی سیگار روشن و "خاموش در دلم هوست" جار میکشد گرم پک نخست و دلش سرد چون حباب زن گرم عشق و کار به انکار میکشد دو، سه ، چهار، دخترکان دور حضرتش دختر به خاکه عکس رخ یار میکشد بر بوی بوسه ی گسی از شیر گرم و تلخ لب سوی دود با کمی اطوار...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 00:35
گاهی به خنده ای دلم از دست میرود از متن تلخ واژه به پیوست میرود هم چشمهام میرود از تخم چشمهاش هم دستهام تا لب آن دست میرود هم با خیال نرمی حدسی صورتش گرمی به گونههای دلم جست میرود گاهی به التفات نگاهی تفننی آنی خدنگ وسوسه از شست میرود کش میدهیم بوی تنش را تمام روز یا زور میزنیم هی، و به بن بست میرود ما میرویم از پس...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 اسفندماه سال 1391 09:43
جانا دل ما خر شده تحویل بگیر دیدار میسر شده تعجیل بگیر آقای کنار دستیات کشته مرا تو نازتری! تو راه قابیل بگیر
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 00:55
ساقی سر آن گرفتم امشب کاندر قدحت در افتدم امشب تا تخس کنی مرا و می را باشد که ز بن ورافتم امشب
-
اسکیزوفرن هستم. راس ساعت3و14دقیقه ی نیمه شب
جمعه 4 اسفندماه سال 1391 00:54
در عهد قدیم پادشاهی او رفت به خوابم اشتباهی گفتم که تو کیستی سیاهی؟ گفتا که منم! "شلغمِ چاهی"*! ه من نعره زدم. کشیدم آهی " آیا تو نه عشقی و تباهی؟ "ه خندید به لحن قاه قاهی گفتا صنما چقدر ماهی . . . در میکده ی میان راهی بر جامم زد جام صراحی ... رفتیم به خوابش اشتباهی در عهد قدیم پادشاهی * "شلغم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:49
رفت تیغ مژهاش بر دل و دست و سر و جان از غمش کوزه ی جان، خونریزان، دردچکان من به قربان فِرِ موی فلان ابن فلان شاه شمشاد قدان، خسروی شیرین دهنان
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:46
د روغ نگو دستهایت سردند خودم دیدمت توی سردخانه، لای آن همه ملحفه ی سفید با زنی که گریه میکرد بالای تن کبود - گندمی ات زنی که من نبودم زنی که من و تو خوب میدانیم کیست زنی شبیه هیچ
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:44
چشمت هوس است و مژه ات خار و خس است این چنگ و چغانه بانگ شوم جرس است دردانه ی من مست تو ، گرگی است خموش در خانه اگر کس است یک حرف بس است
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:24
من خل خلی ام. خامه ی گیسوی تو را چشمانِ تو را. دستِ تو را. رویِ تو را جز سجده چگونه شکر آرم ماها تیر خشن کمان ابروی تو را
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:19
عق میزنم به چشمت. عق میزنم به گیسوت عق میزنم به گردن عق میزنم به پهلوت حالم بد است. مستم. آبستن از کثافت عق میزنم به عِطر طاق نجیب ابروت
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 02:16
مرد نحیف خسته ی بیمارم آرزوست سرد است دست محکم تبدارم آرزوست دنیا تو را. ترانه تو را. آخرت تو را حالم گهی ست. لب مده سیگارم آرزوست
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 01:59
کولی شبگرد سیاهی غریب میروم از شهر شما بی شکیب شهر همه پاک، عسل، ناز، خوب من ...نده، وحشی، سگ نانجیب سر زده از سردی چشمانتان در دل من شعله به شعله لهیب شعله به شعله غزل آموخته قلب مرا خشم، به لحنی قریب پشت سرم آب دهان پرت کن برگردم شاید روزی عجیب تا کی در قعر لجن زندگی .................................(سانسور شد)...